برشی از کتاب «آخرین وداع» | رضایتم را برای رفتن به جبهه گرفت

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، کتاب «آخرین وداع» روایتی از خاطرات آخرین وداع ۷۲ مادر شهید با فرزندانشان است که در یکصد و ۳۵ صفحه و دو هزار نسخه منتشر شده است.
این کتاب که به همت حسن شکیبزاده تألیف شده به بیان احساسات پاک و ماندگار مادران شهدا در آخرین بدرقه فرزندان دلبندشان پرداخته تا عظمت و ایثار آنان به تصویر کشیده شود.
در مقدمه این کتاب آمده است: چقدر سخت است که مادر باشی و از پیکر بیسر، مشتی استخوان، سر بیبدن و آخرین وداع عزیزترینها بگویی، حدیثی که باید سنگ باشد تا از شنیدنش آب نشود!
آخرین وداع، حدیث بیقراری ۷۲ مادر است به عدد شهدای کربلا، مادرانی که همراه با اشک و آه از آخرین وداعشان با عزیزترین خود گفتند.
مؤلف کتاب یاد شده تلاش کرده تا با جمعآوری و بیان خاطرات آخرین وداع مادران شهدا که برای آخرین بار شاهد اعزام فرزندشان به جبهههای حق علیه باطل بودند، لحظهای از سختی این وداع را با نوشتن به نمایش بگذارد.
خاطرات مطرح شده این مادران بیشتر در قالب ادبیات احساسی و گویشهای متفاوت اجتماعی مطرح شده که نویسنده تلاش کرده است تا با حفظ کلیات، مطالب مطروحه را با ادبیات خاصی به نگارشی یک دست تبدیل نماید.
در یکی از این خاطرات از زبان طاهره قلعه مادر شهید «علیاکبر سلیمیتوپقرا» آمده است: علیاکبر که میخواست به جبهه برود هنوز برادرش علیاصغر جبهه بود. گفتم: نرو، صبر کن برادرت بیاید بعد تو برو. گفت: نه باید بروم، مگر تو دوست داری که من اینجا بمانم و مثل بعضی از افراد لاابالی شوم؟ من اگر بروم جبهه و شهید شوم، شما مدال افتخار بر روی سینه خود میزنید!.
هیچ وقت از این حرفها نمیزد، اما آن روز کاملا عوض شده بود و حرفهایی میزد که همه آنها برایم تازگی داشت. خلاصه به هر مشکلی که بود رضایت مرا گرفت. آن روز همه افراد خانه دور هم جمع شدند و شام را با هم خوردیم. اما انگار آن شب، شب خوابیدن من نبود، مدام دل نگرانی داشتم، راستش میترسیدم، اما چه کنم که دیگر اجازه داده بودم.
فردای آن روز، آب و قرآن را آوردم و او را بدرقه کردم. گفتم: من برای تو هم پدر بودم و هم مادر، ته دلم یه جوری است و، اما راضیام به رضای خدا. این را که گفتم او رفت و مثل ماهی از دستانم لیز خورد و افتاد. هنوز چشمم به در بود که هفت روز بعد یعنی روز عید قربان خبر شهادتش را آوردند.
گفتنی است در این کتاب خاطراتی از آخرین وداع شهدا با مادرانشان، از جمله شهیدان مهدی و محمد آذربایجانی، مرتضی افشار ونگینی، ولی امینی، داریوش عطاران رضایی، علیاصغر اصغری، محسن جوی، محسن مهردادی، حسین صفری، علی فلاحوردی، قاسم حسینیطایفه و دیگر شهدا آورده شده است.
